البته اینکه زندگی زیباست باعث نمی‌شود گاهی آه نکشید و از ته دل‌تان نگویید وای ‌که چقدر زندگی سخت است. درک اینکه سختی می‌تواند زیبا باشد هنوز هم برای خودم سخت است! یک نفر را برای قدم زدن و رها حرف زدن می‌خواهم، چیزهای کافی برای اشک ریختن و رفع بغض، یک روز الی بی‌نهایت زمان برای هرکاری می‌خواهد دل تنگت بکن و نهایتا احساس آرامش. البته آن قبلی‌ها هم برای این آخری بود.
   نریانی باید، تند و تیز و قوی، سر و دُم گیر، قهوه‌ای تیره با یال‌های بلند و کامل. سوار شد و به تاخت از زندگی گریخت. البته نه از زندگی. گفتم که زندگی زیباست. از بستر آن و از لحظات زیبای سختش که درک آن‌ها برای بی‌خردانی مثل من هنوز ممکن نیست. از غربت و تنهایی و روزهای غم‌انگیز و دقایق منتهی به غروب جمعه. شنبه در زمان آنتِرَک کلاس عملی آناتومی خودم را در شیشه سرسرای دانشکده دیدم و گفتم شبیه قهرمانی هستم در لحظات غم‌انگیز داستانش. قهرمانی کشف نشده یا حتی گمنام. حالا می‌گویم شبیه قهرمانی هستم در نقطه مینیمم زندگی‌اش، در قعری که به نظر نمی‌رسد صعودی در پی آن باشد. جایی که می‌توان گفت دیگر قهرمان نخواهد شد. 
    البته این نیز بگذرد هرچند سخت و سنگین.

+ عنوان را یکی از دخترهای اتاق‌های آن‌طرف‌تر در حال رد شدن از جلوی در بسته اتاق ما می‌گفت و صدایش را شنیدم.

کتابِ موزه معصومیت اثر اورهان پاموک

پُک: اینم هزار و یکمین بار

آی سهراب، قایق دیگر جوابگو نیست. کشتی باید ساخت!

زندگی ,البته ,  ,قهرمانی ,سخت ,گفتم ,از زندگی ,و از ,هستم در ,    ,سخت است

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اصول مهندسی پل | آموزش نرم افزار CSI Bridge - تحلیل و طراحی پل های فولادی و بتنی هُوَ الْحَیّ گالری اسپیناس مشاوره تخصصی طلاق در اصفهان|مشاوره تخصصی ازدواج در اصفهان پاورلاین اخبار نوآوری و صنعت با کسب کار دیجیتال و سرگرمی های تازه برای آینده سایت شخصی محمدطاها نظری وکیل نجف آباد دبیرستان شاهد پسران دوره اول خرم آباد آموزش و پرورش شهرستان خرمشهر